روی آوردن گستردهی اروپاییان به ادبیات آمریکای لاتین در نیمهی دوم قرن بیستم دلیل بر بیاهمیت بودن این ادبیات تا پیش از آن زمان نیست . ادبیات این نیمقاره و در بطن آن داستان کوتاه، از قرن نوزدهم و تکمیل و تحکیم استقلال سیاسی کشورهای این منطقه رنگو روی تازه به خود میگیرد. اگر برخی داستاننویسان بر پیروی از رمانتیسم و ناتورالیسم پای میفشارند، بسیاری هم به مدرنیسم روی میآورند. نویسندگانی چون اوراسیو کیرگا، ماریو ده آندراده، در عین مدرنیست بودن، معرفان فرهنگ و سنت سرزمینهای خود میشوند. توجه به ایسمهای گوناگون، روانکاوی و انقلاب سوررآلیستی سبب نشده که داستاننویسان آمریکای لاتین لحظهای هم از واقعیت خطه چشم بردارند. آنان از فرهنگ اروپایی هرچه را مناسب خواستههایشان بوده گرفتهاند و غیر از آن را پس زدهاند و اینچنین است که داستان کوتاه آمریکای لاتین در عین غنیشدن در حفظ استقلال خود نیز کوشیده. تاثیر داستان عامیانه هم بر داستان کوتاه نویسندگان امروزی انکارناپذیر است و نمونههایی از این تاثیر را در لابلای برخی داستانهای گردآورده شده و در این دفتر میتوان بازیافت. ادبیات آمریکای لاتین اسپانیاییزبان که تقریبا همیشه مبارزهجو است در داستان کوتاه این خطه نیز این ویژگی را حفظ میکند.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .