هر کس حس می کند که نویسنده و به ویژه رمان نویس مسئول است، زیرا اگر هم به عقاید او کاری نداشته باشیم صرفِ انتخاب واژه ها و ترتیب و تنظیم جلمه ها به خودی خود حکایت از جهان بینی و تعهّد او میکند. اما مسئول در برابرِ که؟ در برابر خودش یا اثرش یا خوانندگانش؟ نوشتن یعنی چیزی را به کسی گفتن. این چیز در رُمان همان واقعیت است. اما واقعیت چیست؟ و چون گفته یا نوشته شود به چه صورت در می آید؟ جهان چون از رهگذر واژه ها به صورت داستان یا شعر درآید دیگر عین همین جهان نیست که می بینیم، بلکه هم این جهان است و هم جهانی دیگر. یا همین جهان است که از جای خود به درآمده، معلّق مانده و مورد سؤال قرار گرفته است. ادبیات جهان را تغییر نمی دهد، بلکه آن را استیضاح و مؤاخذه می کند و از این رهگذر، مقدماتِ تغییر آن را فراهم می آورد
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .