همنوايی شبانه اركستر چوبها، رماني از رضا قاسمی، برنده جايزه مطبوعاتي 1381 است. راوی، فردی است در تبعيد كه در اتاقي در طبقه ششم پانسيوني اجاره اي زندگي میكند. با برخوردهايی كه ميان شخصيتهای اين داستان، ايجاد مي شود، شناخت راوي و جهان اطراف او براي مخاطب ممكن مي شود. ساختار رمان، دالان هايي تو در تو است، به گونه اي كه راوي در دو زمان روايت میكند. يكي زمان پس از مرگش است كه «فاوست مورنائو» و «مرد سرخ پوست» پشت ميز محاكمه از او بازخواست میكنند، و راوي بايد دربرابر اعمالی كه از او سرزده، پاسخگو باشد. در نتيجه او برای مخالفت در برابر خود مجازات میشود. مكافات او برگشت به زمان حيات مادی در قالب سگی به نام گابيك است. زمان روايت پس از مرگ، جنبه اي فرامادی به رمان میدهد و آن را چند زمانی میكند.