بیست سال پس از موفقیت "جستارهایی در باب عشق" که چنان که از عنوانش بر میآید به عشق، خوشیها و مصائب آن با دیدگاهی انتقادی میپردازد، اینبار دوباتن در قالب رمانی خوشخوان و جذاب در چارچوبی نو داستانی عاشقانه را روایت میکند. اما این داستان در واقع از جایی شروع میشود که عموم قصههای عاشقانه در آن جا ختم به خیر میشوند: از بعد وصال دو عاشق.او در این رمان از زندگی روزمره میگوید، از لذت و مصیبت توامان بچهداری، بحران میانسالی، دشواری تعهد. این رمان قصهی رابطههای مدرن است. در سطر به سطر این کتاب خود و دیگرانی را میبینیم که بعد از شادی و شادکامی و بیقراری روزها و هفتههای اولیهی عاشقی با چراهای بزرگ و اما و اگرهای ملال و ناسازگاری مواجهیم و برای چراهای بزرگمان هیچ دلیلی نداریم. اگر باقی رمانهایی از این دست دلیل و تحلیلی از شرایط سخت و گاه فرسایندهی روابط مدرن به دستمان ندادهاند، اگر برای یافتن چواب سوالهایمان پناه بردهایم به کتابهای خودیاری و باز با دست خالیتر برگشتهایم، این همان کتابی است که از زبان راویای سوم شخص لابهلای طرح مسائل گویی لحظاتی دست ما را میگیرد و چون رواندرمانگری خبره از دلیل گرهها میگوید و پیش رویمان راهی میگذارد. خواندن این رمان برای هر انسانی که دستکم یک بار دشواری رابطه را چشیده باشد ضروری است.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .