اسماعیل کادراه آلبانیایی، در رمان مشهور خود با عنوان زمستان سخت به توصیف این فضا پرداخته، فضایی که در دوران جنگ سرد رخ می دهد و بازتاب دهنده تنش های آن دوران است. در این رمان پُلی فونیک(چند صدایی) صدایِ متفاوت مردم آلبانی به گوش می رسد: بُسنیک روزنامه نگار و نامزدش که در آستانه ازدواج قرار دارند، عمه و پدر بُسنیک که روزگاری از کوه ها به تبلیغ انقلاب کمونیستی می پرداختند و مبارزه می کردند، برادر بُسنیک و دوستانش در کوچه ها و پاتوق معمولشان مقابل داروخانه که اوقات خود را سپری می کنند، رفتگری که نیمه شب ها خیابان ها را جارو می کشد و از کثیفی شهر می نالد، یکی از آشنایان که در اوایل انقلاب در توالت ها و دستشویی ها به پاک کردن شعارهای ضد انقلابیون می پرداخته، انور خوجه و دیگر انقلابیون و.... تمامی این صداها در این رمان شنیده می شوند و هر یک تلاش می کنند از زاویه دید خود به توصیف این رویداد و شرایط بپردازند. حتی صدای مخالفان نیز در این رمان شنیده می شود؛ ضد انقلابیونی که در زیرزمین منزل نامزد بُسنیک زندگی می کنند و با سرد شدن روابط آلبانی و کشور شوراها گوش به رادیو چسبانده اند و هر آن در آرزوی آن هستند که آلبانی درهای کشور خود را به روی کشورهای غربی باز کند و آنها از این طریق بتوانند اموال مصادره شده خود را باز پس گیرند. این رمان در دهه 70 میلادی پس از ترجمه به فرانسوی، بشدت مورد توجه قرار می گیرد و حتی نویسنده تا آستانه دریافت نوبل نیز می رود، اما از قرار معلوم موضع گیری های دو پهلوی او در خصوص انور خوجه کار دست او می دهد و از لیست دریافت کنندگان نوبل خارج می شود.
شما می توانید با ثبت نظر و امتیاز خود ما را در بهبود محصولات یاری رسانید .