تینا تهرانی فعالیت ادبی خود را با پیوستن به گروه خروس جنگی آغاز کرد و نخستین آثارش در مجله خروس جنگی منتشر شد. آثار به جا مانده از ک. تینا گویای این ادعاست که او غیر از ادبیات به عرفان و اساطیر علاقهی زیادی داشت. داستانهایش، شعرهای منثور عارفانهای است که منتقدان بر تأثیر آنها بر شعر سپهری اشاره کردهاند. در آخرین کتاب سپهری یعنی ما هیچ ما نگاه شعری با عنوان سمت خیال دوست به ک. تینا تقدیم شده است. آفتاب بیغروب (۱۳۳۲) و گذرگاه بیپایانی (۱۳۴۰) را در تیراژهایی آنچنان اندک منتشر کرد که اینک دست نیافتیاند. داستانهای کوتاهی را که در دهۀ چهل نوشت در مجموعۀ شرف و هبوط و وبال (۱۳۵۵) گرد آورد، آنگاه بخشهایی از زروانه را در مجلات ادبی به چاپ رساند. تمامی داستانهایش توصیف وهمآلود مراحل گذر عرفانی انسان از ناآگاهی تا رسیدن به بیداری است . این داستانها فضایی خوابناک و افسونکننده دارند و راوی اغلب آنها کارمند حساسی است که در زمانها و مکانهای گوناگون و نامشخصی به سر میبرد. آخرین نوشتهاش، سایهبین و مینو آگاهی (۱۳۷۲)، مجموعهای از دو داستان است.